افسانه جعفری- با توجه به افزایش و متنوع شدن گونه های گردشگری در جهان، از دههی 1990، گونه جدیدی تحت عنوان «گردشگری سیاه» (Dark Tourism) به گونه های رایج گردشگری افزوده شد. در حالی که بخش گسترده ای از مطالعات ادبیات گردشگری پیرامون بازاریابی، مصرف و عرضه ی مقاصد تفریحی، شاد و سرگرم کننده ی گردشگری است، برخی از محققان و نویسندگان گردشگری، در جستوجوی آنتی تزهای تراژدی، مرگ و جنگ هستند. در چند سال اخیر، نوعی از گردشگری در دنیا رواج یافته است که هدف گردشگران از پرداختن به آن، تفریح و خوشگذرانی نیست، بلکه آنها مکانهایی را برای گردش انتخاب میکنند که چندان خوشایند نیستند.
این نوع از گردشگری، «گردشگری سیاه»، تلخ یا غمبار نامیده میشود. در این نوع سفر، گردشگران به دیدن آثار وقایع تلخی مانند شهرهای زلزلهزده، مناطق سیلزده، بازماندگان جنگها و حملات شیمیایی میروند. هدف از این سفر نیز تجسم بحرانهای طبیعی و انسانی در مناطقی است که دچار آسیب و بلا شده و افرادی را به کام مرگ فرو بردهاند. دربارهی تاریخ شکلگیری این نوع گردشگری، اطلاعات دقیقی در دست نیست، گفته میشود تاریخچهی آن به یونان باستان برمیگردد که در آن زمان، مردم به دیدن شهرهای جنگزده میرفتند.آمفیتئاتری در رم، یکی از اولین مناطقی است که گردشگری سیاه در آن شکل گرفت. در قرون وسطی، در این مکان اعدامهایی انجام میشد و افرادی برای تماشای آن جمع میشدند. پس از مدتی، این مکان کارکردهای دیگری برای جذب گردشگر پیدا کرد؛ رومیها در استادیومی در محل این آمفیتئاتر، مراسمی برپا میکردند که تماشاگران در آن میتوانستند جنگ میان حیوانات و جنگجویان را تماشا کنند.
2) انواع گردشگری سیاه
1. گردشگری جنگ: سایتهای جنگی و اردوگاه های مرگ
2. گردشگری قساوت: سایتهای مشهور مرگ
3. گردشگری حبس: زندانها یا دیگر سایتهای بدنامِ محبوسان
4. گردشگری مصیبتهای غیرعادی: به تصویر کشیدن غم و اندوهی که اهالی یک منطقه در بازه ای از زمان در اثر بلایای طبیعی مانند زلزله، سونامی، سیل، طوفان و... آن را تجربه کرده اند
3) نمونه هایی از گردشگری سیاه در کشورهای مختلف دنیا
طوفان دریایی «سندی» در شرق آمریکا
در دوران مدرنیته، گردشگری سیاه رواج بیشتری پیدا کرد و افراد برای دیدن مناطق جنگزده و مکانهایی که در آنها قتل عام و درگیری رخ داده بود، به شهرهای مختلف سفر میکردند تا بیشتر با مفهوم مرگ و کشتارهای دستهجمعی آشنا شوند. یکی از اتفاقهایی که به این گردشگری در عصر حاضر رونق بخشید، دیدن خانههای رها و ویرانشدهی توفان «کاترینا» در نیواورلئان آمریکا (۲۰۰۵ میلادی) بود که گردشگران زیادی را جذب کرد.
باغ مردان گچی» در پمپی
\"گردشگری مصیبت\" یکی از شاخههای گردشگری سیاه است؛ در این نوع گردشگری، گردشگران به دیدن افراد و مناطق بازمانده از زلزله، سیل، سونامی و جنگ میرودند. از جمله مناطق مصیبتزدهای که توانست گردشگران زیادی را جذب کند، ویرانههای \"پمپی ایتالیا\" و بازماندههای سونامی سال 2004 میلادی درسواحل اندونزی بود. در این نوع گردشگری، جهانگردان علاوه بر اینکه اثرات تخریب یک منطقهی مصیبتزده را میبینند، با زندگی مردم آنجا نیز آشنا میشوند و شاید کاربرد آن، این باشد که مهارتهای کنار آمدن با شرایط سخت و مقابله با بحران را میآموزند.
رواج گردشگری فقر، کمکی به مناطق قحطیزده
«گردشگری فقر» نوع دیگری از گردشگری سیاه است. بیشتر افراد، علاقهمندند از کشورهای ثروتمند دیدن کنند که در آنها امکانات مناسبی برای گردش و تفریح وجود دارد؛ ولی برخی گردشگران هم هستند که آشنایی با مردمی را که در فقر و بدبختی زندگی میکنند، ترجیح میدهند. مناطق فقیر و قحطیزده، مقصد علاقهمندان به گردشگری سیاه هستند.
برخی کارشناسان معتقدند که برگزاری تورهای جهانگردی در کشورهای توسعهنیافته و مناطق محروم، نهتنها ابتکار نوینی در صنعت گردشگری است، بلکه باعث کمک به مردم فقیر این مناطق نیز میشود، چون گردشگران به هر نقطهای که سفر کنند، ناگزیر به پرداخت هزینههای سفر خود هستند. کشورهایی مانند سومالی، اتیوپی در آفریقا و بخشهایی از هندوستان جزو مناطقی هستند که پتانسیل جذب گردشگر سیاه را دارند.
دیگر نمونه های گردشگری سیاه در دنیا
بازدید میلیونی از سایت هولوکاست آشووتز بورکِتناو (اردوگاه اسرای جنگی در هلند در طی جنگ جهانی دوم که توسط نازیها به وجود آمد) و سایت گراند زیرو (مکان مرکز تجارت جهانی در نیویورک قبل از آنکه در 11 سپتامبر 2001 از بین برود) تصدیق کننده این نوع گردشگری در جهان است، همچنین نمونههای دیگری شامل حادثه فوکوشیما ژاپن، بیمارستان متروکه مربوط به حادثه چرنوبیل اکراین، زندان آلکاتراز در سانفرانسیسکو، ویرانههای پمپئی حاصل از فوران آتشفشان ایتالیا و دشتهای مردگان در کامبوج نیز از این مصادیق به شمار میآیند.
4)گردشگری سیاه در ایران
در ایران نیز پتانسیلهای متعددی از گردشگری سیاه وجود دارد که هر یک از آنها با توجه به ماهیتشان، به عنوان محصول گردشگری، می تواند مورد توجه قرار گیرد. موزه ی عبرت که شکنجه ی زندانیان سیاسی در دوران پهلوی دوم را در معرض نمایش عموم قرار می دهد، موزه ی شهدا و همچنین نمایشگاه های دائمی و موقتی که تصاویری از شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی را عرضه می کند، از جمله ی این جاذبه های تلخ محسوب می گردند. در حال حاضر میراث جنگ تحمیلی ایران و عراق مهمترین پتانسیل گردشگری سیاه در ایران می باشد. در طی این هشت سال، کل کشور و خصوصاً مناطق غرب، درگیر این جنگ بود و بعد از جنگ میراث سیاه فراوانی از آن به جای ماند که همانند دیگر مناطق جنگ زده ی جهان، از جمله ویتنام در آسیا، این پتانسیل را دارد تا تبدیل به مقصد مهم گردشگری جنگ گردد و گردشگران علاقه مند به این موضوعات در جهان، از جاذبه های آن بازدید نمایند. همچنین سه استان خوزستان، ایلام و کرمانشاه از مناطقی بودند که به طور مستقیم در جنگ نابرابر با عراق صدمات فراوانی دیدند و این ظرفیت گردشگری تلخ را میتواند در قالب تور برنامهریزی و تعریف نمود که با عبور از سایت این سه استان، مناطق جنگ زده و آثار مادی و معنوی به جا مانده از دوران دفاع مقدس را به بازدیدکنندگان معرفی کرد که هم اکنون نیز غالباً برای مسافران داخلی با عنوان کاروانهای راهیان نور تعریف میشود.
از دیگر نمونه گردشگری تلخ یا سیاه در ایران می توان به نمونه غمگینترین باغ ایرانی تا غار سنگی حسین کوهکن معروف به فرهاد ثانی (دوم) در قرن بیستم پرداخت.
5)نمونه هایی از گردشگری سیاه در ایران
غمگین ترین باغ ایران
یکی از زیباترین موزههای بیابانی که نمایانگر رنج و مقاومت مردی است که برای جدال با زندگی باغی سنگی احداث کرده است، باغ سنگی درویش خان سیرجان از تنه درختان خشکیدهاش به جای میوه از شاخه درختانش سنگهای کوچک و بزرگ آویزان است، باغ سنگی درویش خان در 40 کیلومتری جنوب شرقی سیرجان، باغی است که از سال 1340 دستخوش اصلاحات ارضی شد و حالت طبیعی خود را از دست داد، زیرا درویشخان به نشانه اعتراض و در واقع بهخاطر رنجی که از این اتفاق کشیده بود، درختهای باغش را که دیگر خشک شده بودند، در جای دیگری کاشت و سنگهایی را از کوههای اطراف جمع کرد و بهعنوان میوه درختانش از آنها آویزان کرد.
این کار باعث شد که اطرافیان، پیرمرد را مجنون بدانند و کر و لال بودن پیرمرد نیز بر این شایعهها افزود و باعث شد که کنجکاوی و اشتیاق گردشگران برای کشف این ماجرا برانگیخته شود.درویش خان اسفندیارپور در سن 90 سالگی در 19 فروردین 1386 درگذشت و پیکرش در این باغ دفن شد و هم اکنون این باغ به سوژه عکاسان و گردشگران تبدیل شده است.
شهر بم
زلزله شاید یکی از وحشتناکترین کابوسهای انسان باشد حال اگر زلزله در مکانی اتفاق افتد که بزرگترین سازه خشتی جهان را در خود جای داده باشد غم انگیز است. در اثر این حادثه 90 درصد از سازههای شهر بم به کلی تخریب شدند و ارگ بم با 2500 سال قدمت بزرگترین سازه گلی جهان، به کلی ویران شد و این در حالی است که ارگ بم بزرگترین بنای خشتی جهان است که از لحاظ عظمت و زیبایی با دیوار چین مقایسه میشود.
به دلیل ثبت بم و فضای فرهنگی آن در میراث جهانی یونسکو ماموریت بازسازی ارگ بم که نماد مقاومت مردم بم لقب دارد به 12 کشور خارجی از جمله ایتالیا، آلمان، فرانسه، ژاپن و دیگر کشورهای عضو میراث جهانی یونسکو سپرده شده است. بنابراین یکی از مقاصد اصلی هر مسافری که به استان کرمان سفر میکند بازدید از ارگ بم قدیم -جدید و آثار باقیمانده از زلزله سال 1382 است. حس کنجکاوی و هیجان و انسان دوستانه گردشگران انگیزه اصلی برای به سفر به این شهر است.
گردشگری سیاه در پاوه- استان کرمانشاه (غار سنگی حسین کوهکن)
ماجرای \"خالو حسین کوه کن\" حکایتی از یک عمر سختی و مشقت و نمادی است از غلبه بر معلولیت و پیروزی بر صخرهها و نامهربانیهای زندگی است، زیرا از دیدنیهای شهر بانه \"منطقه میگوره باینگان شهرستان پاوه\" است؛ چون کنده کاریهایی در دل کوه یا غار توسط \"خالو حسین\" کنده شده است.
حسین کوهکن با نام اصلی حسین عثمانی، با داشتن تنها یک پا به مدت 19 سال به کندن صخرهای در منطقه میگوره از توابع بانهوره مشغول بود که در نهایت غار سنگی حسین کوهکن اثری جاودانه را میآفریند؛ به خاطر همین کار؛ فرهاد ثانی (دوم) یا فرهاد سده بیستم لقب گرفته است. این مجموعه دارای 9 اتاق در دل کوه است که چند اتاق از آنها به یکدیگر متصل هستند. قبل از انقلاب با وقوع حوادثی تلخ؛ خالو حسین تنها و در اوج مشکلات غیر قابل تصور به منطقه کوهستانی و خالی از سکنه میگوره (در نزدیکی روستای باینگان از توابع شهرستان پاوه) میرود و با جسم معلولش تصمیم به جنگ با سرنوشت و صخرها میگیرد، وی در سال 57 با جسمی معلول، یک کلنگ و بیل شروع به تراشیدن صخرهها میکند و 19 سال از عمر خود را برای تراشیدن صخره ها میگذارند و در طول این 19 سال از دل صخره ای سفت و محکم برای خود خانهای مجهز شامل چندین اتاق، حمام ، راهرو و ... میسازد که امروزه میزبان مهمانان و گردشگران داخلی و خارجیهای ماجراجو است.
زندان قصر تهران
اولین هتل زندان در ایران زندان قصر می باشد. قبل از این هم کشورهایی مانند آمریکا، هلند و آلمان نیز این چنین تجربههایی داشتهاند. کرایه یک اتاق معمولی در هتل زندان «آلکاتراز» آلمان به حدود 700 دلار میرسد.
جاذبه گردشگری که به گردشگری سیاه معروف است و طراحانش به دنبال این هستند که مکانی باشد برای ماجراجویانی که میخواهند در فضای زندان اقامت داشته باشند. زندان قصر تهران که تا قبل از ساخت زندان اوین در دهه 1340 تنها زندان پایتخت محسوب میشد که در مقاطعی بیش از 10 هزار زندانی سیاسی در سالهای قبل از انقلاب اسلامی در آن زندانی بودند. پس از انقلاب اسلامی هم این زندان محل حبس زندانیان غیرسیاسی شد و تا سال 1383 از آن استفاده میشد. اما در سال های بعد این زندان تعطیل و شهرداری تهران شروع به تخریب بخشهایی از آن کرد.
در همین حین، با ابزار مخالفت برخی افراد جلوی تخریب این زندان گرفته و سپس به عنوان آثار ملی در سازمان میراث فرهنگی ثبت شد. این زندان از سال 91 به باغ موزه تبدیل شد و در طرح جدید آن قرار شده به تدریج بخشی از فضای آن به هتل زندان و جاذبه گردشگری جدید در ایران تبدیل شود.
این برای اولین بار است که در ایران قرار شده به این چنین جاذبه گردشگری توجه شود و قبل از عمومیت یافتن آن در میانه آذر ماه امسال تعدادی از نویسندگان، شبی را در سلولهای بند سیاسی باغ موزه قصر سپری کردند.
غلامرضا امامی، مهدی غنی، علیرضا محمودی ایرانمهر، محسن هجری، هادی خورشاهیان، مهدی رجبی، جعفر توزنده جانی، رضا خوشدلراد و مرتضی برزگر از جمله نویسندگانی بودند که در این طرح شرکت کردند .در این شبیهسازی، لباسها، غذاها، نحوه برخورد زندانبانان، عبور و مرور و همراه با افکت صداها بازسازی شد تا اولین مهمانان هتل زندان قصر در شرایطی نزدیک به واقعیت زندگی کنند.
در آینده نیز قرار است این زندان پذیرای مهمانان دیگری باشد که قصد دارد طعم اقامت در اولین هتل زندان ایران را بچشند.
ریگ جن
منطقه ای کویری و پر از تپه های ماسه ای که در جنوب سمنان، شرق دریاچه ی نمک، شمال چوپانان و انارک و غرب جندق، یعنی در کویر مرکزی ایران قرار دارد. به دلیل وسعت زیاد و نداشتن چشمه یا چاه آب، در گذشته های دور، محل عبور کاروانها نبوده و فقط در سالهای اخیر، چند گروه از محققان و سیاحان به آن منطقه رفته اند.
ریگ جن با وسعتی حدود 3800 کیلومترمربع در حاشیه ی شمالی به کوه گوگردی، در حاشیه ی شرقی به جاده ی دامغان قرار دارد. بهترین مسیر دستیابی به آن هم بخش شمال شرق پارک ملی کویر است؛ جاده ی سنگفرش ملک آباد که البته داخل مرز پارک بوده و زیر نظر سازمان حفاظت محیطزیست اداره می شود. مسیر دیگر ورود به ریگ جن جندق است که دقیقاً در نقطه ی مقابل، یعنی در بخش شرقی پارک قرار دارد.
کوه خلج
منطقه ی جنگلی ای در یک روستا، در جنوب شهر مشهد و در فاصله ی 8 کیلومتر از آن قرار دارد. به گفته بومیان، صدایی شبیه صوت یا جیغ که از درختان این منطقه ی توریستی به محض تاریک شدن هوا به گوش می رسد، باعث شده تا گردشگران از این منطقه که ابتدای جاده ی روستای سربرج است، فراری شوند. این منطقه ی توریستی در جاده ای که از جنوب مشهد به سمت کوه های بینالود و مشخصاً روستای دیدنی مغان و غار آن منتهی می شود واقع شده که به کوه های خلج در مشهد شهرت دارد.
6) نتیجه گیری و پیشنهادات
استفاده ی تک بُعدی از یک نوع گردشگری (به طور مثال گردشگری ساحلی در ایران) با تخریبِ روز افزون محیطزیست و تغییر شرایط زیستی و فرهنگی بومیان و حتی تغییر آداب غذایی حیوانات بومی همراه شده است. در چنین شرایطی استفاده از گردشگری های نوین مانند گردشگری سیاه می تواند از این آسیب ها جلوگیری کرده و ضمن ایجاد فرصتهای شغلی، درآمدزایی، تسهیل فرآیند نوگرایی و فراهم شدن تسهیلات گردشگری و تفریحی هم برای ساکنان محلی و هم برای گردشگران و به طور کلی گسترش عدالت اجتماعی و رفاه، توسعه ی سرمایه گذاری در دیگر بخشهای اقتصادی مرتبط با گردشگری سیاه را در پی داشته باشد.
از آنجا که بازاریابی در این نوع خاص از گردشگری نقش به سزایی ایفا می کند، لذا بررسی عوامل آمیخته ی بازاریابی معروف به بخش گردشگری سیاه (کالا و محصولات، قیمت، مکان و توزیع، ترویج یا ارتقا، بسته بندی، برنامه ریزی، مردم و کارکنان و مشارکت) از اهمیت فراوانی برخوردار است.
تعیین مقدار تأثیر هر کدام از فاکتورهای اقتصادی (مثل ضریب تولید، ضریب درآمد و ضریب اشتغال) بر روی گردشگری سیاه می تواند موضوع تحقیقات آینده باشد. شناخت دیگر مناطق با پتانسیل گردشگری سیاه نیز می تواند یک بُعد دیگر تحقیقات آینده را فراهم آورد. از آنجا که سیستم عرضه و تقاضا در هر بخش از گردشگری تابع خاص خود را دارد، می توان بررسی این سیستم و تأثیرات متقابل آن بر گردشگری سیاه را در آینده ارزیابی کرد.
اما نباید از نظر دور داشت که مدیریت چنین مکانهایی با توجه به تهدیدات ذکر شده از حساسیت خاصی نیز برخوردار است. هر چند نباید فراموش کرد که در پس هر تهدیدی، فرصتی نهفته است که با مدیریت مدبرانه و قاطعانه می توان از این فرصت به نفع توسعه ی هر چه بیشتر این گردشگری نوظهور استفاده کرد.
کارشناس دفتر بازاریابی و تبلیغات گردشگری
انتهای پیام/